اين فرضيه منتقدان پيرو اين تئوري كه كارگردانهاي بزرگ مؤلف هستند و محصول نهايي حاصل تأليف آنهاست، توسط منتقدان كايهدو سينما چنان شكل افراطياي به خود گرفت كه مثلا فرانسوا تروفو نوشت: «ما فيلم خوب و بد نداريم، كارگردان خوب و بد داريم و كارگردان خوب يعني سينماگر مؤلف». وقتي از زيردست مايكل كورتيز شاهكاري تمامعيار به نام كازابلانكا بيرون آمد، اين نكته بيش از هر چيز اثبات شد كه سينما، هنر جمعي است.
كازابلانكا حاصل مجموعهاي از حسن تصادفهايي تاريخي و البته توانايي و هوش سازندگانش بود. روي نمايشنامه «همه به كافه ريك ميروند» كه اجراي موفقي هم نداشت، چند نويسنده كار كردند. تا روزهاي پاياني فيلمبرداري هنوز تكليف سكانس نهايي بهترين عاشقانه تاريخ سينما (عنواني كه منتقدان به كازابلانكا) دادند، مشخص نبود. كازابلانكا به عنوان مجموعهاي بينقص و كماليافته، محصول تلاش افراد زيادي است. داستان عاشقانهاي كه هيچ وقت كهنه نميشود، محصول خلاقيت جمعي از بهترينهاي هاليوود در دهه40 است.
سكانس برگزيده: در جايي از فيلم وقتي ايلزا (اينگريد برگمن) سراغ ريك (همفري بوگارت) ميرود به اوميگويد ميخواهد داستاني برايش تعريف كند كه هنوز پايانش را نميداند. ريك جواب ميدهد: «بسيار خوب، تعريف كن. شايد ضمن تعريف كردن پاياني برايش پيدا كنيم.» و اين حكايت فيلم «كازابلانكا» هم محسوب ميشود. ترديدي كه ايلزا در طول فيلم دارد و نميداند كه در نهايت با ويكتور لازلو (پل هنريد) ميرود يا با ريك ميماند تا حد زيادي به اين موضوع باز ميگشته كه پايان كازابلانكا تا اواخر فيلمبرداري نامعلوم بوده و فيلمنامهنويسان هنوز تصميم قطعي برايش نگرفته بودند.
در نهايت قرار شد در پايان كازابلانكا فرجام خوشي براي رابطه ايلزا و ريك در نظر گرفته نشود. در سكانس مشهور پاياني ريك از ايلزا ميخواهد همراه با لازلو، كازابلانكا را ترك كند، آن هم در حالي كه ايلزا قصد ندارد يك بار ديگر ريك را تنها بگذارد. پاياني تلخ براي درامي عاشقانه كه با گذشت بيش از 70 سال از زمان ساختش همچنان جايگاه خود را بهعنوان فيلمي محبوب و درخشان حفظ كرده و قطعاً بخشي از اين درخشش به همين پايانبندي تلخ بازميگردد.
اگر در انتهاي فيلم ايلزا پيش ريك ميماند كازابلانكا بهعنوان فيلمي عاشقانه چنين جايگاهي نمييافت. مثل خيلي فيلمهاي ديگر كه پايان خوشي دارند ولي زود هم از حافظه تماشاگر محو ميشوند. هرچند در كازابلانكا هم سازندگان كوشيدهاند با برنامهريزياي كه سروان رنو (كلود رينز) براي آينده ريك انجام ميدهد كمي از تلخي عشقي كه به فرجام خوش نميرسد بكاهند. جمله پاياني فيلم كه ريك خطاب به سروان رنو ميگويد بهنوعي ميتواند حكم جايگزين كردن رفاقت مردانه به جاي عشق را هم داشته باشد: «فكر ميكنم اين شروع يك دوستي بسيار زيباست.»
نظر شما